loading...
سال بی بهار
behnamhoseyni بازدید : 128 شنبه 14 بهمن 1391 نظرات (2)

 

سلام دوست عزیز 

 

لطفا برای  زیباتر دیدن صفحه

فایل زیر رو دانلود وبعداز نصب دوباره پیج رو بازکن

 

فونت

 

ازاینکه به سال بی بهار  اومدی خیلی خیلی خوشحالم  

سعی دارم دلنوشته های خودم ومطالب عاشقانه توی این وبلاگ قرار بدم 
 

ودوست دارم بانظرات زیبای خودت  باعث دلگرمی و پیشرفت من تو این زمینه بشی 

 

 

*****************************

 


 

behnamhoseyni بازدید : 100 جمعه 25 مهر 1393 نظرات (1)

این ترانه رو از طرف تو واس خودم نوشتم...



| سُکوت کــَردَم وَقــتی کـِه خَندیدی |
| تو مَعــنیِ سُکــوتو نَفَهــمـیدی |

| خَستِه بودَم ازاینکــه خَسته نَبودی |
| باهَــمه بودی و دِلــبَسته نَبودی |

| تونمیفَهـــمی دَلـــیلِ کــارامو |
| دَرک نِمیکُنی بعضی رفتارامو |

| به عِشق میگی قانون دَست و پاگیری |
| تو"عِشق" رو با"هوس"اِشتباه میگیری |

| اِنقَدر نَکــ ــوب تو سَــرم کِه نامَردم |
| تَقصیر اَز مَن بود ساده باوَرت کَردم |

| باید که تَرکــت کُــنَم یه مُـدَّتِ کوتاه |
| شایَد کِه راه یِکـی شِه بِین ما دوتا |

/آبان ماه 93 (ماه چهارم سربازی)\
behnamhoseyni بازدید : 106 پنجشنبه 24 مهر 1393 نظرات (0)


کجایی که ببینی من هنوزم

دارم تو حسرت چشمات می سوزم


روز و شب دنبال یه راه چارم

که بازم پامو تو قلبت بزارم


همش کلافمو تو فکر اینم

که هر جوری شده تورو ببینم


ببینم که  بهت بگم ببخشید

دلم حرف تورو هیچوقت نفهمید


یه وقت هایی میام کنار خونه

همون وقت هایی که دارم بهونه


یه چند وقته بهونتو میگیرم

حالم خرابه و دارم میمیرم


غریبه ها نتونستن بفهمن

یه ذره از دل از حرف های من


پشیمونی مثل غصه میمونه

تموم خنده هاتو میسوزونه


 پشیمونم پشیمونم پشیمون

پشیمونم برات مغرور بودم


تو بودی و ولی با تو نبودم

تو بودی من از تو دور بودم


کسی جاتو نمی تونه بگیره

برای گفتن این حرف ها دیره


میدونم که دیگه دوستم نداری

ولی تو توی قلبم مونده گاری


کسی جاتو نمی تونه بگیره

برای گفتن این حرف ها دیره


میدونم دیره و دیگه تمومه

ولی چی کار کنم که آرزومه


دوباره تو یشی چراغ خونم

من هم پیشت باشم دردت به جونم


میدونم دیره و دیگه تمومه

ولی چی کار کنم که آرزومه


یه وقت هایی میام کنار خونه

همون وقت هایی که دارم بهونه


یه چند وقته بهونت میگیرم

حالم خرابِ و دارم میمیرم


پشیمونم پشیمونم پشیمون

پشیمونم برات مغرور بودم


تو بودی ولی با تو نبودم

تو بودی من از تو دور بودم

ما

behnamhoseyni بازدید : 92 جمعه 14 شهریور 1393 نظرات (0)
فَقَط کافیِه ما بِشیم مـــــــادوتا
نِگاهِت دارِه راهــــــــو وا میکُنِه
نَگو نَه...! نَگومالِ هَم نیستیم
زَبونِت دارِه اِشـــتِباه میکُـــــنِه...

behnamhoseyni بازدید : 105 جمعه 14 شهریور 1393 نظرات (0)

تماشاگــــر


"تقدیم به کسی که خیلی درحقش بدی کردم"


بقدری عاشقت بودم که هستم

هنوزم بعد اونهمه حواشی

من اینجا تک نشستم تو اتاقم

تو اونجا تا لب تخت پابه پاشی


 

نوشتم از خودم از تو که نیستی

یطوری که همه باورنداشتن

آخه من جای طئنه های تلخت

یه عالم"دوست دارم " گذاشتم

 .

.

واس دیدن بقیه شعرو ادامه مطلبو بزن

من

behnamhoseyni بازدید : 97 سه شنبه 22 بهمن 1392 نظرات (0)

این شعررو وقتی نوشتم که معنی سکوت رو فهمیدم!
معنای سکوت رو وقتی فهمیدم که تنها شدم!
وقتی تنها شدم که آدمهای اطرافم رو شناختم!
وآدمهای اطرافم رو وقتی شناختم که به سختی ها بر خوردم...

"من"

توحرفام هیچ بغضی نیست
شبیهه لَحـــن دیــــــــــــوارم
منو هیشــــکی نمیشناسه
بجز پاکت ســــــــــــــــیگارم...

جنون صبحِ اعدامـــــــــم
با چشم بسته بیــــدارم
از این فردای بی تصمیم
به حد مرگ بیــــــــــزارم...

من آتیش یه خاکســـــتر
یه روح سر به سر زخمی
یه دنیای پراز کــــــــــــینه
که گیره تو تن افعــــــی...

من آرومم ولی داغـــــــون!!!
کسی که بودنش جرمـــه
کسی که بی دلیل وحرف
یه عمر حبس عبد خـورده...

تو پیشونیم نوشت تقــدیر
که این آدم رو "فاکش کن"
یه رمانم که تو جلـــــــدش 
نوشته "خوندی پاکش کن"...

شبییه یک مگــــس وِز وِز
به تار کهنه چســــــــبیدم
بدون نقض یک قـــــــــانون
دارم تاوان پس مــــــــیدم...

شبییه یک مَگــــس وِز وِز
به تار کهنه چســــــــبیدم...
به تار کهنه چســــــــبیدم...
 


behnamhoseyni بازدید : 106 جمعه 14 تیر 1392 نظرات (0)

شکستم باخودم گفتم تموم شد آرزوهامون

توآغوش پراحساست باهم آروم شدنهامون

شکستم باخودم گفتم پریشونی میشه کارم

تورودیدن بااون آدم میده یک عمر  آزارم

قضاوت کارخوبی نیست یه عالم دیر دونستم

به آئینه میگم هرشب چطوراینکارو تونستم

درست وقتی که دونستم پی همدیگه میگردیم

هموناییم که توخوابم پیش هم سیرمیکردیم

درست وقتی که دونستم توهم مثل خودم بودی

مسربودی به مابودن هواتو به من آلودی

درست وقتی که دونستم دلت بادیگرون سرده

تمامت پیش من مونده پی هیچکس نمیگرده

پشیمونم از اون روزا پریشونم ازاین قسمت

نصیبم شد دوراهی ها تواین دنیای پر وسعت

behnamhoseyni بازدید : 81 شنبه 14 بهمن 1391 نظرات (0)

دربهارم

دربهارم همچون برگی بودم که دوست داشتم سایه ام رابرروی صورتت بیاندازم

تانورچشمان زیبایت را نرنجاند ودستان همچوحریرت ازشدت گرماآزاری نبیند تابتوانم

حرکت تارتارموهایت راکه درجهت باداین سووآن سومیرودراساعت ها وساعتها بنگرم

ولی حیف

.

.

ادامه مطلب

 

 

behnamhoseyni بازدید : 61 شنبه 14 بهمن 1391 نظرات (1)

برگـــــ ه باطلــــــ ه

خوشیام سادس وازسادگیـــــــام دل زده ام

به امید قایقــــــــــــی دل به یه دریا زده ام

توهمون ماهی گیر قدر که تورش ازنـــگاس

من همون ماهی شدم که تو سرش کلی چراس

نمیخوام شعرای من باعث آزارت بشــــــــه

یاکه عشـــــق کوچیکم به زوروادارت بشه

حق انتـــــخاب تو برای مــــــــن مقدســـه

واس من خندیدنت ازروی خوشحالی بســـه

لحظه ای که حس میکردم که فقط مال منی

به خودم گفتم چرا ازتنهایی دل نکنــــــــــی

تاخاستم پاپیش بزارم وبگم دوســـــــت دارم

دستاتو دیدم باعشق گرفتی دست دگــــــری

گلی که برای دیــــــــــــــدار تو آورده بودم

دنیایی که توش تورو تافرداهـــاش برده بـودم

هردوشون پژمردن و فقط مونده یه خاطــــره

نامه ی دوستت دارم که شد یه برگه باطـــله

 

behnamhoseyni بازدید : 78 شنبه 14 بهمن 1391 نظرات (1)

 

اومداونی که میخواستم همون چشمایه آهووار

همون دستای پرمهری که تورویا باهام  دست داد

رسید اون لطف بی همتا که خوبی هاش یکم خاصه

چقدخوشحالم امروزم  خدا ما رو  باهم خاسته

توی بیست ساله این دنیا که من همراه روزاشم

ندیدم مثل لبخندش شب وروز محو چشماشم

توی شعرای احساسیم چقد حس کردم عطرش رو

حالا هرروز میبینم تو دستام قاب عکسش رو

behnamhoseyni بازدید : 48 شنبه 14 بهمن 1391 نظرات (0)

 مدتیه شعر مینوسم

شعر که نه...

دل نوشته بگم بهتره

همیشه وقتی میخواسم بنویسم

یه شخصیت خاص با یه نگاه خاص میومد جلوی چشمامو شروع میکردم به نوشتن...

5ساله کارم اینه

هیچکسی نمیتونه مثل خود آدم,آدمو درک کنه

بعد این مدت یه چیز باورنکردنی برام اتفاق افتاد

باور نمیکردم اون کسی که همیشه در قلبم تجسمش میکردم واقعی باشه

اما بود

همون احساس خاص

همون نگاه معصوم

وهمون چشمای آهووار

اما..................................

اگه بخوام اماشو بگم یه دفترصد برگ رو پر میکنه

توچشماش ذول زدم

حتی باهاش حرف زدم

شاید یه مدت خیلی کوتاه ولی خودش یه دنیا میارزید

دونه دونه ی حرفاش رو

دونه دونه ی کلماتی که به کارمیبرد رو

ژس صورتش رو

واز همه مهمتر برق چشماش رو با تمام وجود بین شعرام حس میکردم

از وقتی دیدمش زندگیم عوض شده

یه آدم دیگه شدم

مگه میشه اینهمه خوبی و زیبایی یه جاجمع بشه؟

کاش میشد همیشه وتا لحظه ی مرگ تو چشاش زول بزنم ولی حیف.....

وخدارو شکر میکنم که همین چند لحظه رو به من هدیه داد

شاید دیگه شعر نگم

شاید...

 متحیر و داغونم

وازهمه مهمتر این چرای لعنتیه.....

داره خفم میکنه

 

 

behnamhoseyni بازدید : 69 شنبه 14 بهمن 1391 نظرات (0)

یه روزی باز میآیم.....

یه روزی باز می آیم که دیگرنیست کسی اینجا

که دیگر خانه عشقم ندارد غصــــــه بـی جا

یه روزی باز می آیم که قصد رفتنت مــــرده

که بادآرزوهایم هوای عشــــــــــق او برده

یه روزی باز می آیم که رفتن راه آخر نـــیست

قسم خوردن برای عشق تنها راه باور نیســـت

یه روزی باز می آیم که گــــرم باشد هوای تو

مریض عشق تو باشــــــــم رود درد و بلای تو

یه روزی بازمی آیم که قلبت کوی هرکس نیست

که مرغ عشق رویایت شبیهه روی کرکس نیست

یه روزی باز می آیم که مهتابت چـــــراغانیست

که دربرگ فصول توبرای عشق هم جــــاییست

یه روزی بازمی آیم که ارزش دارمــــــت بانو

که باهم ازبلور عشق پروازمیکنیـــــــــم تانور

 

 

 


behnamhoseyni بازدید : 53 شنبه 14 بهمن 1391 نظرات (0)

        آروم آروم

                         آروم آروم بیا جلو وایستا تو چشمام زول بزن     

گریه هامو ببین وبد خنجروتودلــــــــــــــم بزن

 

اول بیا وپس بگیر اون خاطرات کهنـــــــه رو

بعدش بشین بارقیبـم هرجادلت میخوادبرو

 

ازاولین دیدارمون فهمیدم یه خبری هســــــت

میدونستم که میری و دلم یروزخواهدشکست

 

گلایه میکنم زتو تویی که مهــــــــــربون بودی

تویی که توی سختیا باقلبم همزبون بـــــودی

 

گلایه میکنم زمین ازاین زمین بـــــــــــی دووم

این میادواونم میره این که نشــــد زمون زمون

 

داشتی میرفتی مهربون میرفتی تو آروم وآروم

                یبارمیگفتی حداقل خداحافظی کنـــــــــم ازاون

 

 

 


behnamhoseyni بازدید : 64 شنبه 14 بهمن 1391 نظرات (0)

 

حرفی نمیمونه

منو درگیر توکردی واس آرامش خونه

حالا که دنیای حرفم میگی حرفی نمیمونه

گفتی که وقتی تو هستی دیگه غصه جانداره

اما حالا از غم تو میریزه اشک دونه دونه

گفتی که میخوای بمونم تکیه گاهه محکم تو

حالا کی برای فردات شده تکیه گاه وشونه

مادوتا پرنده بودیم که قرار بود پر بگیریم

پرگرفتی ساده رفتی نمیخای بیای به لونه؟

جای بوسه های پاکت کوکجاست رودست پیرم

رنگ رژنیست که گذاشتی جای لکه های خونه

بد تو تمومه هستی میزارم حراج وجودم

عزیزم ناقابل اما واس تو همین یه جونه


behnamhoseyni بازدید : 79 شنبه 14 بهمن 1391 نظرات (0)

 

آقاجون

تومث كوهي ومن يه خورده سنگم

تومث رنگين كموني من مث آبِ بي رنگم

تومث كهكشونايي من مث يه ستاره

ميميرم وزنده ميشم فقط ببينم يه اشاره

مث گنجي كه تودنياكس نتونه صاحبش شه

مث دريايي زآبي ومن  هميشه تشنه

توخودت اوج غروري واس قلب من ميموني

ميدونم دلت باهام نيست اينوخودتم ميدوني

بزرگي مثل حقيقت توي بازاردروغين

توي عشق آخرراهي وماتوخط شروعين

تويه فرشته اي فرشته ولي ازجنس غباري

دورهركس كه ميچرخي خوبياتو جاميزاري

من مث كويرلوتم كه ندارم جزكمي خاك

توبايدباابرابياي روتن خشكم بباري

ماهيم توتنگ بي آب كه نداره هيچ اميدي

منتظرميمونم بياي تابرام شادي بياري

توخيابون محبت واس من چراغ عشقي

راهوروشن كن كه بي توخيابون پُرِ ز زشتي

آتيش دوريت گرفته همه دست وپاهامو

براي چشماي كورم تويه نوري زبهشتي

سادگيامونگاكن مثل چشمات چه زلاله

             تاکی اشکای پر ازغم روی گونه هام بباره؟

 

 

behnamhoseyni بازدید : 59 شنبه 14 بهمن 1391 نظرات (0)

 

سلام

سلام عزیزترین کسم،سلام بهونه برای هرنفسم

سلام یــــدونه واســــــــــه قلب بی کسم

سلام دلیل واس هرپیش وپســـــــــــــــم

سلام منم اون دیونه،اونی که صب تاشب برات

از دل عاشق میخونه،خوبی گلم؟یارت خوبــه؟

برای بدبودن تو،نباشه عذروبهونـــــــــــه؟

حال منم بدکی نیست،میگذره روزگارمـــــون

ولی اگه راستشوبخوای،بی توخرابه حالــــمون

یادت میادگذشته ها؟،نگم چیا گذشت به مــا؟

بزاربگم دلم پره،ثانیه های بعدتو،داره وجودومیخوره

شایدبرات کهنه باشه،این خاطــــراته بی دووم

ولی همین خاطره ها کردزندگی،برام حـــــروم

میدونی چن وقته کسی لبخندموندیده بـــــود؟

ولی دیروزدیدمتوازخنده شد لبام کبـــــــــود

آخه دیدم داری براش کادوتولدمیخــــــــری

امااون حتی یذره حواسش پیش تونبــــــــود

کادوی تولدت که بت دادم یادت میــــــــاد؟

همون ساعت که بت گفتم به دستای نازت میاد؟

یادت اومد؟خیلی پستـــــــــــــــــــــی!

کادوموبم پس دادیو قلبم ازاون روزشکستـــــی

ازاون روزا مونده برام فقط ازت یک نشـــــونه

همون ساعت که پس دادی ثانیه هامو میشمـره

خلاصه بگذریم گلم،نمیگم کاش عاشقت نمیشدم

نمیگم کاش زیربارون نگــــــــــــــــــات

خیس ازگریه عشق نمیشــــــــــــــــــدم

مهربون دیارما،بعدتوخشکسالیه بارون نــــداره

حتی قناری که باهم گرفتیم آروم نــــــــداره

ماهی جون تنگ جدیــــــــــدودوس داری؟

صب تاشب روی لباش بوس میــــــــزاری؟

یا ازش تعریف وتمجیدمیکنــــــــــــــــی

قصه عشقموبراش توتعریف میکنـــــــــــی؟

میدونم اونم برات کهنه میشــــــــــــــــه

کسی نیست برات باشه تاهمیشـــــــــــــه

توهمش اینومیخوای اونومیخـــــــــــــوای

نازنینم زندگی اینطورنمیشــــــــــــــــه

 

 

 

 

تعداد صفحات : 2

درباره ما
بهار که داشته باشی فقط یک فصل درسال او را داری... بهار که داشته باشی باید فراموش کنی... حتی گل هایی را که دردامن خودت به اوج رسیدند... بهار که داشته باشی حق عاشق شدن نداری... باید مدام به خاطر بیاوری که قراراست خزان بیاید... بهار که داشته باشی عادت میکنی به کوچ پرندگان از دلت... بهار که داشته باشی درد دارد حرف هایت... بهار داشتن را دوست دارم... به من آموخت هیچ گاه روی خوش آدم برفی را نمیبینم...
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    سطح شعرها رو درچه سطحی میبینید؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 27
  • کل نظرات : 3
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 24
  • آی پی دیروز : 8
  • بازدید امروز : 29
  • باردید دیروز : 12
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 52
  • بازدید ماه : 207
  • بازدید سال : 901
  • بازدید کلی : 8,265
  • کدهای اختصاصی
    گفت و گو با صداي مریم حیدرزاده

    کد متحرک کردن عنوان وب